از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]

چرندیات قدیم و جدید من !
نویسنده :  Funny M

A man was wandering around in a field, thinking about how good his wife had been to him and how fortunate he was to have her.

He asked God, "Why did you make her so kind-hearted?" The Lord responded, "So you could love her, my son."

"Why did you make her so good-looking?", "So you could love her, my son."

"Why did you make her such a good cook?", "So you could love her, my son."

The man thought about this. Then he said, "I don"t mean to seem ungrateful or anything, but... why did you make her so stupid?"

"So she could love you, my son."

Have a nice time




پشتیبانی و تغذیه مطالب: IsatisWeb Literature
- پنج شنبه 83/10/17 ساعت 9:37 صبح

فهرست
20103 :کل بازدیدها
65 :بازدید امروز
موضوعات وبلاگ
حضور و غیاب
لوگوی خودم
Why is she ... ?! - منبع لطیفه ها، حکایات، مطالب عارفانه و عاشقانه فارسی
جستجوی وبلاگ من
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان

لینک دوستان
نگاهی به اخبار روز (مسعود بصیری)
آوای آشنا
اشتراک
 
آرشیو
IsatisWeb Literature
زمستان 1383
طراح قالب